آلمانی

دکتر کالیگاری، سزار و پیش بینی های مرگبار او.

روایت دختر جوانی به نام دارا که در طول جنگ جهانی دوم به یک اردوگاه کار اجباری در کرواسی اعزام می شود.

یک مکان دور افتاده بار دیگر به محل ترسناکی تبدیل می شود مکانی که به عنوان یک تفرجگاه توریستی شناخته می‌شود. حال توریست‌های بی خبر طعمه یک شخص دیوانه که علاقه به کشتن دارد می‌شوند.

دو پلیس در حین حل معمای قتل "کوکب سیاه" , زندگی شخصی و شغلی خود را در خطر می بینند.

هلند، جنگ جهانی دوم. دختری یهودی به نام «راخل» (وان هوتن) از اردوگاه های کار اجباری نازی ها می گریزد و به نهضت مقاومت می پیوندند. او موهایش را بور می کند و خود را مسیحی جا می زند...

لیز، کریستی و بن سه دوست دانشجو برای گذراندن تعطیلات به پارک ملی ولف کریگ می روند تا محل سقوط یک شهاب سنگ عظیم را از نزدیک ببینند ؛ ولی در بازگشت متوجه می شوند که اتومبیل شان خراب شده و دچار دردسری بزرگ می شوند...

پنج سرباز فرانسوی در میدان جنگ با آلمانی ها به دلیل تلاش برای فرار از جبهه، در دادگاه نظامی محکوم به مرگ می شوند؛ به همین دلیل آنها را در مرز میان خود و آلمانها بدون هیچ تجهیزاتی رها می کنند. از طرفی ماتیلدا(توتو) نامزد یکی از انها، کشته شدن نامزدش را باور ندارد و برای یافتن او به کمک یک کاراگاه تلاش بسیاری می کند و به دنبال کسانی که درگیر این ماجرا بودند، می رود. همزمان با او نامزد یکی دیگر از آنها در حال انتقام گرفتن از عاملان این ماجرا است. اما زنده ماندن یکی از آن سربازها حقایق را آشکار می کند...

«اریکا» استاد کهنه کار پیانو، در یکی از کنسرواتوارهای معروف وین تدریس می کند. او شوهر نکرده و نامزدی هم ندارد. اما روزی پی می برد یکی از دانشجوهای با استعدادش به نام «والتر» به او علاقه مند شده و شخصیت سرد و خشکش، اصلا آن جوان را پس نزده است ...

«جان شفت» (جکسن)، برادر زاده ی همان کارآگاه خصوصی مشهور (راندتری)، یکی از کارآگاهان خبره ی پلیس است که با هم کارش، «کامرون واسکز» (ویلیامز)، مأمور رسیدگی به پرونده ی قتل دانشجویی سیاه پوست می شود. در جریان پی گیری طولانی این پرونده، «شفت» به صرافت می افتد که از خدمت در نیروی پلیس کناره گیری و یک آژانس کارآگاهی باز کند...

یک فرشته که از زیر نظر گرفتن فعالیت انسان ها خسته شده، آرزو دارد به انسان تبدیل شود تا بتواند لذت های روزمره زندگی انسان ها و همینطور طعم فانی بودن را بچشد...

خواهران « بروستر » ، « ابى » ( هال ) و « مارتا » ( ادیر ) پیردخترهاى ساكن بروكلین ، مردهاى مسن را با شراب خانگى مسموم و جسدهاى‏شان را در زیرزمین خانه پنهان مى‏كنند. سرانجام برادرزاده‏شان ، « مورتیمر » ( گرانت ) ، به راز این جنایت‏ها پى مى‏برد.

دنیای الفی به نام هلوی کاملا تغییر می‎کند هنگامی که متوجه وجود یک گروه از الفکین‌های پیشرفته می‌شود که سال‌های بسیار زیادی است با قبیله او دشمن هستند. حال باید دید آیا دوستی هلوی با جوانترین عضو گروه آن‌ها به نام بو، می‌تواند پس از بیش از 250 سال بین دو قبیله الفکین صلح و دوستی برقرار کند؟

ویروس کشنده ی در جامعه کوچکی در جزیره ی در دریای شمال شیوع پیدا می‌کند.

جان دورین با هم خانه اش در بیمارستان همکار است . از وقتی که خانم پیری که برای مرگ آماده است به بیمارستان می آید نظرش راجع به مرگ عوض می شود و به بیمارانش نزدیک تر می شود…

این سریال بازسازی فضای شهر برلین در سال 1920 است و داستان های جنایی افسران پلیس را روایت می کند ...

ادولف هیتلر کسی است که جهان را برای همیشه تغییر خواهد داد و ان اینگونه است...

داستان وقایع مربوط به طلاق پر سر و صدای "دوک" و "دوشس آرگیل" در دهه 1960.

لیلی به دیدار خواهرش والریا می‌رود و با خبر نامزدی او با مردی فرانسوی به نام مانو غافلگیر می‌شود. در همانجا، او به طور اتفاقی با تام، مدیر یک کلوب شبانه، آشنا می‌شود و رابطه‌ای سریع و عمیق بینشان شکل می‌گیرد. اما...