شاهکار های بی تکرار سینما

با جو بلک آشنا شوید، فیلمی فانتزی به کارگردانی مارتین برست و با بازی برد پیت، آنتونی هاپکینز و کلر فورلانی است. «ویلیام پریش» مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» به دیدار او می آید…

بازی فیلمی در ژانر معمایی اکشن به کارگردانی دیوید فینچر است. «نيکلاس وان اورتن» (مایکل داگلاس)، سرمايه دار مقيم سن فرانسيسکو، چهل و هشت ساله شده است. او به عنوان هديه تولد، از طرف برادرش (شان پن) به شرکت مرموز CRS معرفي می شود تا در يک «بازی» شرکت کند. اما خيلي زود مشخص می شود که اين «بازی»، به شدت واقعی است و خطرات بسياری را به هم راه دارد…

سرگذشت عجیب بنجامین باتنفیلمی در ژانر فانتری درام به کارگردانی دیوید فینچر است. شخصیت اصلی این فیلم الهام گرفته از یک داستان کوتاه اثر اف. اسکات فیتزجرالد میباشد. فیلم‌نامه این فیلم را اریک راث نوشته و برد پیت و کیت بلانشت از بازیگران اصلی آن هستند. ال فانینگ، تیلدا سوینتن از دیگر بازیگران می‌باشند. این فیلم با بازخورد مثبت منتقدین نیز روبرو و موفق به کسب 3 جایزه اسکار شد. فیلم داستان بنجامین باتن (جانی دپ) را روایت می کند، مردی که برعکس دیگران، وقتی که تازه به دنیا آمده ظاهری پیر دارد و هرچه از سنش می گذرد جوان‌تر میشود و همین موضوع عواقب عجیب و غریبی برای او در پی دارد…

دختری با خالکوبی اژدها فیلمی است انگلیسی‌زبان در سبک دلهره‌آور و مرموز و براساس رمانی با همین نام به قلم استیگ لارسن ساخته شده‌است. این فیلم به نویسندگی استیون زایلیان و کارگردانی دیوید فینچر است که از هنرپیشگان اصلی آن می‌توان به دنیل کریگ و رونی مارا اشاره کرد. دختری با خالکوبی اژدها در هشتاد و چهارمین دوره مراسم اسکار نامزد پنج جایزه، به انضمام رونی مارا کاندیدای جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد و از آن میان جایزه بهترین تدوین را از آن خود کرد. خبرنگاری که درگیر یک پرونده شکایت است، به دعوت یکی از ثروتمندان سوئد بدنبال فردی می‌گردد که ۴۰ سال است که ناپدید شده و در این راه از یک هکر جوان کمک می‌گیرد…

در یک شب پاییزی سال 2003، یکی از نوابغ کامپیوتر دانشگاه هاروارد بنام مارک زاکربرگ، پشت کامپیوترش می نشیند و شروع می کند به کار کردن روی یک ایده‌ی جدید. طرحی که از اتاق خوابگاهش آغاز شده، بزودی تبدیل به یک شبکه اجتماعی جهانی، و یک انقلاب در ارتباطات می شود. بعد از گذشت شش سال، مارک زاکربرگ با 500 میلیون دوست، جوانترین میلیاردر جهان است.

زودیاک؛ فیلمی معمایی مهیج به کارگردانی دیوید فینچر و بازیگری جیک جیلنهال، رابرت داونی جونیور و مارک رافلو است. در سان فرانسیسکو، یک نقاش کارتون بنام «رابرت گری‌اسمت» (جیک جینلنهال) به یک کارآگاه آماتور تبدیل شده و غرق در گرفتن رد قاتلی سریالی بنام «زودیاک» میشود…

داستان زندگی مردی به نام نیک (بن افلک) را روایت میکند که که کار نویسندگی را رها کرده است و اکنون در شهر میزوری، اداره یک کافه کوچک را برعهده گرفته است. او قرار است که بزودی جشن بزرگ به مناسبت پنجیم سالگرد عروسی اش با همسرش اِمی (رزموند پایک) برپا کند. همه چیز عادی بود جز اینکه امی در روز سالگرد ناپدید می شود و هیچ کسی خبری از او ندارد. نیک که آگاهی را از این موضع با خبر میکند ، بازرسانی به نام کاراگاه روندا (کیم دیکنز) و جیم (پاتریک فاگیت) برای تحقیقات می آیند ولی نیک مضنون شناخته می شود و …

جان دوو قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها دیوید میلز است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی…

«راوی»، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

«سام بالدوین» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالینجر) تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» (رایان) یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود ...

در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان امریکایی به پشت خطوط دشمن نفوذ می کنند تا یک سرباز چترباز بنام رایان، که تمام برادرانش در جنگ کشته شده‌اند، را نجات دهند.

ترمینال فیلمی کمدی درام به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی اندرو نیکول و ساشا گرواسی است. ویکتور ناورسکی از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیویورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست.

“چاک نولاند” مأمور پُست شرکت فدرال اکسپرس است که بر اثر سانحه‌ای هواپیمایش در یک جزیره‌ی دور افتاده سقوط می‌کند جایی که اثری از آدمیزاد در آن نیست…

"اجکوم" (تام هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.

داستان این فیلم درباره‌ی فردی به نام «فورست گامپ» می‌باشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشه‌هایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف می‌کند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز می‌باشد.

فیلم داستان جوانی به نام فرانک ابیگنل پسر (لئوناردو دی کاپریو) است که تا قبل از بیست سالگی توانسته بود به یکی از بزرگترین کلاهبرداران عصر خود تبدیل شود و میلیونها دلار از طریق جعل چک از بانکهای مختلف برداشت کند. همچنین خود را به عنوان خلبان ، پزشک و وکیل جا بزند. از طرف دیگر کاراگاهی از اف بی آی به نام کارل هانریتی (تام هنکس) به دنبال اوست ولی همیشه از او عقب می ماند …

تایتانیک فیلمی حماسی درام و فاجعه‌ای به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون است.فیلم‌نامه تایتانیک آمیزه‌ای از واقعیت و افسانه است. این فیلم به همراه بن هور و ارباب حلقه‌ها بازگشت پادشاه برنده 11 جایزه اسکار است. لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت از ستارگان اصلی فیلم می‌باشند. در جریان سفر با کشتی تایتانیک، «رز» جوانی از خانواده ای ثروتمند که رهسپار امریکاست. طی یک حادثه جوانی به نام جک، مسافری فقیر از قسمت درجه ی سه کشتی، او را نجات می دهد…

پلیسی در یک تعقیب و گریز بروی پشت بام های سان فرانسیسکو کشته می شود و باعث مرگ، کارآگاه اسکاتی فرگوسن است. وی از ارتفاع بشدت می ترسد. او که دچار عذاب وجدان شده است از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش میچ روی می آورد. میج سعی دارد با مراقبت و دلداری اسکاتی را به خود بیاورد ...